روبی ویدئو

برخی از مردم دوزیستان هستند. نیمی روح و نیمی حیوان - به عنوان ارواح متعلق به جهان ابدی هستند، اما به عنوان حیوانات در زمان ساکن هستند. اگر مخفیانه زیر آب نروند، له می شوند.

«سلفی با دموکراسی» داستانی ماورائی دارد و روایت متفاوتی است از کسانی که در جنگ ایران و عراق حضور داشته اند و داستان آن تقریبا در ادامه داستان فیلم «دموکراسی تو روز روشن» اتفاق می‌افتد.

سگ بند فیلمی کمدی و اجتماعی به کارگردانی مهران احمدی است. این فیلم آخرین بازی سیروس گرجستانی در سینما بود. این فیلم داستان دو برادر است که پس از مرگ پدرشان به طور غیرقانونی ثروتمند می شوند. ساگبند مشتق شده است ...

به دلیل واردات کالای چینی ، کارخانه تعطیل شده و سه برادر به نام های محسن و حمید و حسام بیکار می شوند . آنها در سودای مهاجرت قاچاقی به اروپا می شوند و اتفاقات ناگواری را تجربه می کنند ؛ اما . . .

یک عکاس جنگ (با بازی آلیتسیا باخلدا-تسروش) که دچار اختلال روحی پس از سانحه یا پی‌تی‌اس‌دی PTSD است، در ستیزی مستاصل گرفتار شده تا رازی را از همسرش (با بازی بهرام رادان) پنهان کرده و از بازگشت اجتناب‎ناپذیرش به خاورمیانه فرار کند…

فیلم مرد نقره ای در مورد برگزاری یک مسابقه تکواندو در کشور ترکیه است که تیم‌های مختلف از جمله ایران در آن حضور دارند.

عشق خاموش درباره چند دانشجوی رشته هنر است که درگیر یک ماجرای عاشقانه می‌شوند...

نادی به نوازندگی علاقه دارد اما پدرش به شدت با موسیقی مخالف است و مشکلات او از اینجا شروع می شود.

سروان امیر جان نثار ؛ مامور مخفی نیروی انتظامی است که پس از بررسی های لازم ، امیر به باند قاچاق اسلحه نفوذ می کند . در این زمان باند قاچاق اسلحه قرار است یک معامله بزرگ انجام بدهد که با ورود امیر به این ماجرا ، اتفاقات خطرناکی برای باند قاچاق و امیر و خانواده اش رخ می دهد ، تا اینکه . . .

فیلم بابای من خوانندس درباره پسر نوجوانی به نام آرمان است که با مادر و خواهرش زندگی می‌کند. روزی از طرف مدرسه یه آرمان خبر داده می‌شود که قرار است گروه سرودی در مدرسه تشکیل شود. در این میان آهنگسازی از بچه‌ها تست خوانندگی گرفته تا آن‌ها را برای جشن آماده کند. حال آرمان به عنوان تکخوان انتخاب می‌شود اما لیلا…

داستان درباره کاظم مرد میانسالی است که در روستایی زندگی می کند. او به خاطر عشق سابقش دانشگاه را ترک کرده است اما وقتی دو خواهر وارد زندگی او می شوند بار دیگر عاشق می شود.

از مجلس عروسی مرجان آغاز می شود. در میانه های عروسی ماموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد می شوند و میهمانان هم فرار می کنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود باعث آشنایی ناگهانی او و آیدا می شود و اتفاقات ناخواسته ای برای آن ها می افتد...