روبی ویدئو

برخی از مردم دوزیستان هستند. نیمی روح و نیمی حیوان - به عنوان ارواح متعلق به جهان ابدی هستند، اما به عنوان حیوانات در زمان ساکن هستند. اگر مخفیانه زیر آب نروند، له می شوند.

سارا - پناهجوی جوانی که در حال فرار است - با یک اژدهای گمشده جوان دوست می شود و با یک آدم قلابی تیم می شود و با مدیران مدرسه، پلیس و گروه های قلدر می جنگد و تلاش آنها برای بازگرداندن اژدها به ماجراجویی یک اژدها تبدیل می شود...

داستان درباره کاظم مرد میانسالی است که در روستایی زندگی می کند. او به خاطر عشق سابقش دانشگاه را ترک کرده است اما وقتی دو خواهر وارد زندگی او می شوند بار دیگر عاشق می شود.

نلی و سگش لندن در حال گذراندن تعطیلات پاییز با عمویش هانیبال هستند. به زودی متوجه شد که او زندگی آرامی ندارد. عمویش مامور هیولا است. نلی به ماجراجویی پر از ارواح، خون آشام ها کشیده می شود...

هیچ انتخابی درباره سه زن است که در سه شرایط مختلف در ایران زندگی می کنند. گلبهار، دختر شانزده ساله بی خانمانی که از 11 سالگی به تولید و فروش نوزاد مشغول است، به مردی میانسال فروخته می شود تا به او بدهد...

همه گربه ها عاشق ماهی هستند اما از خیس شدن پنجه هایشان متنفرند. دستیابی به رویاها ممکن است دشوار باشد اما غیرممکن نیست، به نحوی ممکن است راه حل ساده تری وجود داشته باشد. به هر قیمتی و به هر وسیله ای نردبان جاه طلبانه خود را از میان دیگران بگذرانید.

داستان واقعی سفر مرگ و زندگی مارتین بنگتسون با استعداد نوجوان فوتبال از طریق یک صنعت فوتبال مدرن که در آن همه چیز و هرکسی قیمتی دارد.

سعید مزونی چهل ساله، سختگیر و متعصب در اعتقادات مذهبی است. یک روز همسرش با راننده ای مواجه می شود که او را روسپی می پندارد. سعید غرق در خشم به دنبال انتقام است. با این کار او دچار کبودی های مختلفی می شود

پدری که از وضعیت اجتماعی «کم امتیاز» خود رنج می برد، از شهرت جدید پسرش به عنوان یک پسر نابغه بهره می برد. او نمی‌داند که رازی که پنهان می‌کند همان چیزی را که بیشتر دوست دارد را از بین می‌برد.

لطف الله ناظر کارخانه آجرپزی است که به عنوان واسطه بین کارگران و رئیس عمل می کند. رئیس می خواهد با آنها در مورد تعطیلی کارخانه صحبت کند. همه چیز برای لطف الله این است که سرور، زنی را که دوستش دارد، حفظ کند.

دختر نوجوان (هالی تیلور) یک متعصب مذهبی (بروس دیویسون) پس از شکستن سه غریبه در نزدیکی مجتمع روستایی دورافتاده خانواده‌اش، تلاش می‌کند تا از پیمان خودکشی توهم‌آمیز پدرش فرار کند.

هر گربه ای که در گربستان زندگی می کند سعی می کند خواننده شود پس معروف شوید و به شهر گربه ها منتقل شوید. شنگول گربه بامزه و بامزه با دوستش خنگول نقشه متفاوتی دارد.